English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4880 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
margin land U حد نهایی بازده زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
margine efficiency of capital U بازده نهایی سرمایه
margin efficiency of investment U بازده نهایی سرمایه گذاری
margin land U حالتی که بازده زمین فقط جبران پرداخت هزینه ها واستهلاکات را بکند
telic U نهایی دارای هدف نهایی
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
feedback U بازده
outputs U بازده
return U بازده
low yield U بازده کم
efficiency U بازده
output U بازده
outturn U بازده
yielded U بازده
high yield U پر بازده
yield U بازده
revenue U بازده
returns U بازده
yields U بازده
out put U بازده
returned U بازده
returning U بازده
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
commercial efficiency U بازده صنعتی
quantum yield U بازده کوانتایی
diminishing return U بازده نزولی
diminishing returns U بازده نزولی
earning yield U بازده عواید
average efficiency U بازده متوسط
net yield U بازده خالص
yielded U بازده انفجار
efficiency U بازده سودمندی
yields U بازده انفجار
output per head U بازده سرانه
cardiac output U بازده قلبی
return [on something] U نرخ بازده
yield U بازده انفجار
constant return U بازده ثابت
combustion efficiency U بازده احتراق
payouts U بازده سیستم
conversion efficiency U بازده تبدیل
average yield U بازده متوسط
mechanical efficiency U بازده مکانیکی
average return U بازده متوسط
motor efficiency U بازده موتور
overall efficiency U بازده کلی
current yield U بازده جاری
low productivity U بازده پائین
payout U بازده سیستم
lamp bulb efficiency U بازده لامپ
efficiency of rectification U بازده یکسوکنندگی
farm yields U بازده کشاورزی
transformer efficiency U بازده مبدل
fair return U بازده عادلانه
fission to yield ratio U بازده اتمی
injection efficiency U بازده تزریق
ideal efficiency U بازده ایده ال
real time U بازده فوری
rate of return U نرخ بازده
fair return U بازده منصفانه
sustained yield U بازده پیوسته
luminosity U بازده روشنایی
rectifier efficiency U بازده یکسوکننده
sustained yield U بازده مستمر
return of capital U بازده سرمایه
redemption yield U بازده خرید
farm yields U بازده مزرعه
turn over U محصول بازده
generator efficiency U بازده مولد
decreasing return U بازده نزولی
gross yield U بازده ناخالص
emission efficiency U بازده کاتد
high yielding farms U با بازده زیاد
high yielding farms U مزارع پر بازده
energy gain U بازده انرژی
high yield U با بازده زیاد
volumetric efficiency U بازده حجمی
yield of capital U بازده سرمایه
payloads U بازده حمل بارخودرو
work decrement U کاهش بازده کار
payload U بازده خودرو یا دستگاه
energy efficiency U بازده انرژی لومینسانس
payloads U بازده خودرو یا دستگاه
by product recovery U بازده محصولات فرعی
private rate of return U نرخ بازده خصوصی
current ratio of transformer U بازده شدتی مبدل
gross rate of return U نرخ بازده ناخالص
ampere hour efficiency of storage batter U بازده باتری انبارهای
marginal return of capital U بازده نهائی سرمایه
return to scale U بازده نسبت به مقیاس
yield of invested capital U بازده سرمایه گذاری
social rate of return U نرخ بازده اجتماعی
internal rate of return U نرخ بازده داخلی
hurdle rate of return U کمترین نرخ بازده
payload U بازده حمل بارخودرو
increasing marginal return U بازده نهائی فزاینده
diminishing returns U بازده کاهش یابنده
average net return U بازده خالص متوسط
hurdle rate of return U نرخ بازده لازم
law of diminishing return U قانون بازده نزولی
law of increasing return U قانون بازده فزاینده
law of increasing return U قانون بازده صعودی
normal rate of return U نرخ بازده متعارف
law of diminishing returns U قانون کاهندگی بازده
efficiency U فعالیت مفید بازده
net rate of return U نرخ بازده خالص
real time U بازده بلادرنگ بی درنگ
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
available payload U بازده قابل استفاده وسیله
automatic gain control U کنترل بازده بطور خودکار
increasing returns to scale U بازده فزاینده نسبت به مقیاس
yield of bonds U نرخ بازده اوراق قرضه
arresting system payout U بازده سیستم مهار هواپیما
constant return to scale U بازده ثابت نسبت به مقیاس
performances U کار وسیله یادستگاه بازده عمل
The return on the bonds amounts to ... U مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
performance U کار وسیله یادستگاه بازده عمل
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
high limit U حد نهایی
peremptory U نهایی
definitive U نهایی
privy U نهایی
final U نهایی
closing U نهایی
ultimate U نهایی
conclusive U نهایی
terminal U نهایی
ultimata U نهایی
ultimatum U نهایی
ultimatums U نهایی
definite <adj.> U نهایی
terminals U نهایی
finals U نهایی
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
scaling law U فرمول محاسله بازده بمب اتمی در هر فاصله
to get a good return on an investment U بازده سودمندی در سرمایه گذاریی بدست آوردن
quarterfinal U یک چهارم نهایی
armageddon U مبارزهء نهایی
finals U مسابقه نهایی
ultimate load U بار نهایی
ultimate stress U تنش نهایی
end product U محصول نهایی
ultimate stress limit U حد تنش نهایی
home stretch U مرحله نهایی
final U مسابقه نهایی
ultimate strength U مقاومت نهایی
ultimate analysis U تجزیه نهایی
semi-finals U نیمه نهایی
semifinal U نیمه نهایی
end product U فراورده نهایی
terminus U ایستگاه نهایی
terminuses U ایستگاه نهایی
second check U بررسی نهایی
quarter final U یک چهارم نهایی
top speed U سرعت نهایی
semi-final U نیمه نهایی
try-out U تمرین نهایی
try-outs U تمرین نهایی
last word <idiom> U نظر نهایی
quarter-final U یک چهارم نهایی
quarter-finals U یک چهارم نهایی
semi finals U نیمه نهایی
final report U گزارش نهایی
ultimatums U هدف نهایی
final result U نتیجه نهایی
margin utility U مطلوبیت نهایی
extreme position U وضعیت نهایی
draft U نیمه نهایی
drafted U نیمه نهایی
drafts U نیمه نهایی
net result U نتیجه نهایی
Recent search history Forum search
1It takes a bit of a performance penalty compared to the previous one.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
1Contrast terminal and instrumental values.
2معنی اسم تیتان چیست؟
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com